شهید علی صیاد شیرازی

🌹با نام ویاد خداوند بزرگ🌹

 

عرض سلام واحترام خدمت دوستان قرار عاشقی❤️

امشب یک مهمان عزیز داریم خیلی عزیز😍

✨اجازه بدین  خودشون معرفی شروع کنن اخه ایشون خیلی زیبا صحبت میکنن🗣

من علی صیاد شیرازی هستم فرزند زیاد متولد ۴خرداد ۱۳۲۳شهرستان درگز استان خراسان

👤خوب علی اقا از دوران کودکی وتدریس برامون بگید

بله بعد از به دنیا اومدنم به شهرستان گرگان مهاجرت کردیم،

 ودوره ابتدایی ودبیرستان رودر این شهرستان سپری کردم .

بعد از گرفتن دیپلم ریاضی وارد دانشگاه افسری👮 شدم.

بعد از سه سال درجه ستوان دومی گرفتم.

 اخه حسابی درس خون✏️📖 بودم.😊

سال 46با درجه ستوان دومی👮 در رسته توپخانه 💣💣فارغ التحصیل شدم 

بعدش رفتم سراغ دوره رنجر چتر☂بازی که با بهترین رتبه این دوره رو هم سپری کردم.

  سال ۱۳۴۸ به لشکر زرهی تبریز رفتم اونجا بود که خدمت رسمی خودم رو شروع کردم.

  اولین سمتم هم افسر دیدبان👀 توپخانه💣 ومعاون اتیشبار بود.

🎤🎤   سال ۱۳۵۰ ازدواج💍💍 کردم 

اواخر سال ۱۳۵۱ بود که در دانشکده افسری👮 در امریکا قبول شدم به امریکا رفتم

در اونجا هم دوره سه ماهه تخصصی (هواسنجی بالستیک)روبا نمره عالی ورتبه اول از بین بیست نفر ایرانی وامریکای گذروندم.

👤خب اگه اجازه بدید از اینجا به بعدشو من بگم

💫 بعد ازبرگشتن  علی اقا به وطن 🇮🇷که فکر کنم اواخر سال۵۲ بود به اصفهان رفتن وتو دانشکده توپخانه مشغول تدریس شدن.

همزمان هم شخصیت سیاسی خودشو حفظ کرد وبه عنوان یک نظامی موضع مشخصی نسبت به امام وانقلاب داشت تا جای که به خاطر فعالیت های سیاسی از ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۵۷ بازداشت بود.✨

مهر ۵۸ بود که اخبار ناگواری از کردستان پخش 📢📢میشد خصوصا قتل عام پاسداران توسط عوامل ضد انقلاب  😔

تصمیم گرفتن با شهید چمران وسرتیپ فلاحی و...به بانه برن.

وبا چند عملیات موفق چریکی به فرماندهی دکتر چمران باعث میشن عوامل ضد انقلاب عقب نشینی کنن.

 همون زمونا بود که درگیری بین مسولین رده بالا (بنی صدر وشهید بهشتی )وقرار گاه عملیاتی غرب اعلامیه ای صادر کرد خواستار وحدت بین مسولین وحمایت از مبارزات کردستان  شد .

بنی صدر هم که فکر میکرد قرار گاه از شهید بهشتی حمایت میکنه سرهنگ رو از فرماندهی قرار گاه عزل کرد.

خلاصه هرچی از خدمات این شهید عزیز در دوران جنگ وبعداز اون  بگیم کم گفتیم، حرف زیاده و وقت کم😔🌹🌹

اخرین سمتشون هم جانشینی  رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود.

واما ماجرای شهادت این شهید به نقل از فرزند بزررگوارشون آقا مهدی👇👇

بسم الله الرحمان رحیم

 همیشه موقع خروج یاورود پدرم از منزل ،مردم به دیدن پدرم میومدن ونامه ✉️یا درخواستی که داشتن رو به پدرم میدادن.

 اون روز هم پدرم مثل همیشه که قصد رفتن به محل کارشو داشت وقصد سوار شدن به ماشین🚕 رو داشت.

 مردی 👨🏻بالباس رفتگر به ایشون نزدیک شد  وپدرم هم مطابق معمول در سلام کردن پیش قدم شد که اون ملعون👹 با شلیک🔫 چهار گلوله به سر وقلب پدرم ایشون رو به شهادت رساند.

بخشی از وصیت نامه شهید عزیز 👇👇👇

🌹پروردگارا رفتنم در دست توست من نمیدانم چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که باید از تو بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار بدهی وانقدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم🌹

همسایه های شهید بزرگوار میگفتن شب اول هر ماه در منزل شهید مراسم عزاداری بر پا بود.

 ✨وروز های اول هرماه شخصی در حالی که سر وصورت خود را باچفیه ای بسته جلو در ورودی را جارو واب پاشی میکردکه بعد ها متوجه شدن که خود شهید هستن✨

✨✨دریابان شمخانی میگه :مهمترین موضوعی که به عنوان ویژگی از شهید بزرگوار در ذهن من مانده توانایی وعزم خستگی ناپذیر بودن ایشون در کسوت فرماندهی میباشد✨✨

اینم دوتا عکس از جوونی های این شهید بزرگوار👇👇

شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات

فرخی🌺🌺🌺