قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

شهید مهدی صابری

پنجشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ق.ظ

🌺بسم رب الشهدا والصدیقین🌺

قرار عاشقی

طلوع کرده-  مرامحو مشرقم

کرده

چه خوب با دل وراهش مطابقم کرده

منو #شهید و #قرارش،وَراه بی پایان

به شوق یک نظر از خویش #عاشقم کرده

سلام ✋❤

💫عاشقی اول💫

 #لایوم کیومک یا اباعبدالله

صدای هل من ناصرا ینصرنی ارباب عرش رولرزونده.

فقط 72نفر بهشت💐💐 رو انتخاب کردند وحسینی شدن

💫عاشقی دوم💫

#کربلامنتظر ماست بیا تابرویم

لبیک به فرزند حسین علیه الاسلام🌹،هشت سال تلاش ودفاع برای کربلایی شدن

برای شناخت اونها باید کربلارو شناخت

💫عاشقی سوم💫

#کلنا عباسک یازینب

درست زمانی که فکر میکنیم راه🛣 شهادت بسته شده، زمانه ای که غرق در روزمرگی واینترنت💻 وفضای مجازی هستیم،بطوری که یه ساعت قطعی  نت کلافه مون میکنه😰.

درست توعصر پیشرفت وتکنولوژی...

 هستن کسایی که هل من ناصرا ینصرنی اربابشون رو برای دفاع از حرم ناموسش لبیک گفتن و پشت پا زدن به این دنیای مثلا پیشرفته...

این سه دسته سه نسل متفاوتن ،در سه دوره ی زمانی مختلف،اما هدفشون یکیه...

وهر سه دسته الان تو آسمونا مهمون حضرت اربابن🌹🌹

اومدیم  # بالا بالا بالای ابرا سراغ یکی از این عزیزان

باماهمراه باشین👇👇

سلام،من مهدی صابری هستم،14روز از بهار🌹🌹سال 68میگذشت که تو مشهد به دنیا اومدم.

عارضم به خدمتتون که یکی از امتیازات بزرگ زندگی من پدرومادرم هستن.

چرا؟🤔🤔

عرض میکنم خدمتتون👇👇

پدرمن آ شیخ  #غلام رضاصابری از روحانیون معزز بودن که طبیعتا منم افتخار داشتم به برکت وجود ایشون جیره خوار سفره ی امام زمان💐🌺باشم.

مادرعزیزمم از سادات بود و من بواسطه ی ایشون  با خانم فاطمه ی زهرا 🌸🌸وبی بی زینب🌹 محرم بودم😊

از نوجوونی پایه ی هیأت ومداحی 🎤وقران بودم .

تازمانی که مشهد بودیم هیات ام ابیها پاتوقم بود

قم هم که اومدیم هیات حضرت علی اکبر شد همه عشقم،آخه من عاشق شاهزاده علی اکبر بودم🌺🌺

خلاصه هرجاحرف از خدمت به اهل بیت و خدمت به هیئتیها بود منم اونجا پایه بودم برا انجام وظیفه.فرقی هم نمیکرد چیکار باشه از ریختن چای گرفته تا شستن دیگ و....،

من ومحرم91 و دیگ هیئت

تو  قم حسابی دنبال ورزش  بودم مخصوصا کوهنوردی🌁 ودوچرخه سواری🚴 که این دومی رو🚴 کاملا حرفه ای بودم.

رشته ی زمین🌍 شناسی کاربردی هم قبول شده بودم ومشغول تحصیل بودم که صدای طبل جنگ💣🔫 از سوریه 🇸🇾و عراق🇮🇶 بلند شد.

دیگه موندن جایز نبود.مگه میشد در برابر بی احترامی به بی بی زینب سکوت کرد😡

با کسب اجازه از پدر ومادرم راهی شدم....

از اونجا که اصلیتمون افغانی بود رفتم سوریه وشدم عضو فاطمیون.

اونجا یه گردان بهم دادن که اسم عشقمو گذاشتم روش.گردان علی اکبر.🌹🌹

آخرسرم تو یه عملیات تو # بلندی های جولان  و  #تل قرین تو مرز  #اسرائیل  که خیلی مهم بود..

وقتی همه ی مهماتمون تموم شده بود مورد اصابت گلوله🔫 قرار گرفتم،بچه ها اصرار داشتن برگردم عقب اما نامردی بود،موندم.

تا اینکه یه خمپاره 💣بغل دستم منفجر شد💥 وپهلو وسینه وگردنم زخمی شد،

با همه ی وجود دردی روکه مادرمون  #حضرت زهرا از درد سینه وپهلو کشیده بود حس کردم.

راستی  # فاطمیه هم نزدیک بود....

تشنه بودیم وآبی نبود با بیسیم📞 درخواست آب کردیم که.....

ومن #یاعلی   #کربلا ، # یاعلی، # کربلا......

گفتم و رفتم بالای بالای بالای ابرها

درست 9اسفند 93 بود

😊

اینم یکی از حرفای گنده تراز دهن من😉 راستی دیدین حق داشتم شهادت رو باهیچی عوض نکنم😄 ]

از این شهید والامقام 🌷🌷یک فایل صوتی🎤🎤 منتشر شده که از آخرین لحظات وی قبل از  #شهادت و در چند ده متری  #تروریست‌های تکفیری👹👹 حکایت داره

چندتا جمله از این فایل👇👇

🔈 حسین، یا حسین، یا حسین”

🔉🔉دقیقا مقابلمون، تکفیری‌های لعنتی‌اند/ تعدادِ زخمی‌هامون رفته بالا/ دلمون گرمه به حضرت زینب/ دو تا شهید دادیم، هشت تا زخمی، ولی دلمون گرمه که راه خوبی رو انتخاب کردیم/ شارژِ موبایلم تموم شده، دیگه زیاد نمی‌تونم صحبت کنم/ چون مموری‌های گوشی‌ام رو برداشته بودم، حافظه‌ای برای ضبط فیلم ندارم.🔉🔉

🔊🔊 (هق هق گریه امونش نمیده😭😭)خدایا بنده خوبی نبودم برات .

 شرایطِ سختیه / گریه‌ام نه از ترس بود/ از اینکه بندگی خدا رو نکردم بود.

یا حسینِ زهرا…

 این خمپاره آخری، یکی از بچه‌ها، پای چپش قطع شد/ دستام الان پر خونه/ موبایلم هم، همینطور/ الان پایِ قطع شدش، یه طرف، تنش یه طرف.🔊🔊🔊

اگر موافق باشین باهم قسمتهایی از وصیت نامه ی این شهید بزرگوارو 🌺مرورکنیم.

👈ازاونجایی که ایشون عاشق حضرت علی اکبر بودن در وصیت نامه بعد از نام ویاد خدا ،اسم شاهزاده علی اکبرو🌺 آوردن

این وصیت نامه 4روز قبل از شهادت شهید در روز میلاد خانم زینب نوشته شده.

👈 خدای من ؛ خدای خوب و مهربانم...خیلی خیلی قشنگ تر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب می شه ، فکر می کنم.🌺

روسیاهم. روسیاهم که با 25 سال سن نتونستم تو رابطه ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم.🌺

👈 ازت ممنونم ؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی ؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوانتر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه وآله السلام...

ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه ی زمانی قرار دادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی ؛ نمونه اش حب شهزاده علی اکبر (علیه السلام) عنایت کردی.🌺

👈 خواهرای خوبم؛ حجاب حجاب حجاب!🌺

بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی بی لیلا بالا بگیرین.

هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی اکبر (ع)

اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل بیت علیهم السلام شدید همتون.🌺

👤وصیت نامه ی  شهید  #مهدی صابری نمونه ی بارزی از روحیات یه  #بنده و#شیعه ی واقعیه🌹

بارخدایا به ماتوفیق شناخت وادامه ی  #راه #شهدا🌹 رو عطا بفرما.

 

شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات🌹🌹

التماس دعا

"علیپور"

  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی