قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

شهید سید مصطفی صدر زاده

سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ب.ظ

🌺به توکل نام اعظمت🌺

 

بسم الله الرحمن الرحیم.

شهدای مدافع حرم درزمان خوداز اولیای الهی بشمار میروند

🌹مقام معظم رهبری🌹

سلام

 

امشب سه تا مهمون  خیلی خیلی متفاوت داریم،که اومدن برامون از خاطراتشون بایه شهید عزیز🌺🌺 بگن.😊

مهمونای امشب ما👇👇

👈یه سفره ی صبحانه🍵

👈یه آرپی جی

👈یه سربند یا ابالفضل

تعجب کردین؟😳😳

حق دارین😃😃

ولی بهتون توصیه میکنم تا آخر باهامون همراه باشید.🌷🌷

 

👤قبل از اینکه این مهمونا شروع کنن،با اجازه تون من کمی از شهیدی که امشب🌌 منت گذاشتن وبهمون افتخار آشنایی دادن میگم براتون.....


شهید مصطفی صدرزاده،یاهمون سیدابراهیم 🌷🌷.    

 

این شهید عزیز تو بحبوحه ی جنگ 💣💣  یعنی 19شهریور 65 تو شوشتر به دنیا اومد.

دانشجوی رشته ی ادیان وعرفان دانشگاه آزاد بود که سر وکله ی داعش 👹👹پیدا شد .

شوخی نبودها حرف از تعرض به حرم عمه سادات وناموس امام زمان بود😨😨

آقا مصطفی هم درنگ روجایز ندید وباهویت افغانی ونام جهادی#سیدابراهیم در قالب #فاطمیون رفت سوریه وشد فرمانده گردان#عمار فاطمیون...


این دوتا دسته گل 💐هم،فاطمه خانم وآقامحمد علی یادگارای این عزیزن. 👤واما بریم سراغ مهمونای امشبمون تا خاطراتشون رو بشنویم.

 

اول ازهمه سفره ی صبحانه👇👇

🧀🍞یه روز آقا مصطفی منو با وسایل صبحانه برداشت وراهی شد.

رفتیم یه جای عجیب،انگار یه تکه از بهشت افتاده بود روزمین🌍 واسمشو گذاشته بودن مزار شهدا🌹🌹

همین که منو پهن کرد و بساط صبحونه روچید کم کم مهموناش از راه رسیدن.....

حال و هوای آقا مصطفی یه جور عجیبی بود،مهموناشم هرچند پیرتر از اون بودن اما توهمون حال وهوا بودن.

اونا کبوترای جامونده ی گردان عمار هشت سال دفاع مقدس بودن🌷🌷

🧀🍞وای چه افتخاری نصیب من شده بود😊

یه عده آدم آسمونی روی زمین دور من نشسته بودن ودرد دل میکردن.

#آقامصطفی براشون از #سوریه میگفت ،از جنگ 💣🔫ودفاع از مظلوم.

بغض غریبی داشت وقتی از رفتن دوستاش وجاموندنش حرف میزد.

از گردان#عماری که توسوریه  سرپا کرده بود برا کبوترای جامونده میگفت.

چه روزی بود اونروز،فک نکنم یه همچین جمع آسمونی رو دیگه دور خودم ببینم😔

مهمون بعدی آر پی جی

👈آقا مصطفی هروقت منو برمیداشت وگلوله رومیچرخوند تا آماده بشه براشلیک💥 یه دفعه بچه ها وخانواده شو همه روزای زندگیش میومد جلو چشمش👀

همه اینا یه مانع🚧 بود که شلیک نکنه وخودشو به خطر نندازه.

 

اما از اونجایی که آسمونی بود ودلش از شیطان👹 خالی هربار منو شلیک میکرد وشیطان رو شرمنده👌👌

مهمون آخر سربند یا ابالفضل


👈آقا مصطفی عاشق حضرت ابالفضل بود🌹🌹

بخاطر عشقشم اکثرا منو میبست به سرش.

👈انصافا تو مرام ومردونگی وشجاعتم الگوش،حضرت ابالفضل بود

به قول معروف👇👇

ابالفضلیا مرد عمل وکار

چند روزی بیشتر به تاسوعا نمونده بود.وقتی یکی از دوستاش ازش پرسید پس کی شهید میشی؟؟؟؟

خیلی محکم گفت

 

💫تاسوعا پیش عباسم💫

سید مطمئن وبود بیتاب شهادت🌹🌹

وتاسوعای 94 پرکشید پیش عباس....

👤ممنون از مهمونای عزیزمون.

همسر گرامی شهید صدر زاده یه سخنرانی زینبی تو مراسم تشییعشون داشتن که بخشی از اون رو اینجا میذارم👇👇👇

🌺🌺مگر قرآن نمی فرماید فاعتبروا یا اولی الابصار؟

پس عبرت این است که مدافعان حرم نگذارند دوباره زینب کبری اسیر شود.

 فاعتبروا یعنی مصطفی فدای رهبر، نه تنها مصطفی بلکه محمدعلی فدای رهبر، فاطمه فدای رهبر، خودم فدای رهبر، تمام دار و ندار هستی مال و زندگی فدای رهبر، خود مصطفی در وصیت نامه‌اش فرموده فقط گوش به فرمان رهبر باشیم.🌺🌺🌺

بخشی از وصیت نامه ی شهید


. ،شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات🌹🌹🌹 ]

علیپور

  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی