قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

شهید مهدی عزیزی

پنجشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۶ ب.ظ

به نام قرار دل های بیقرار

 

سلام عزیزان 🌹 🌹

💐💐حکایت غلتیدن مرواریدهای درخشان💫 قافله خون و شهادت🌹🌹 همچنان در جویبار تاریخ از پیش چشمانمان میگذرد و عباس🌸 های بی نام و نشانی که "مدافعان حرم" میخوانندشان ، دست بریده ی خود (از دنیا) را بر گردن صدف🐚 دریای عشق ( مادر شهید) حلقه میکنند و عاشقانه بوسه بر چشمان همیشه منتظر بر درش می زنند.💐💐

سلاح را با دست دل بر دوش میگیرند و چشم ، دوخته در افق سربازی حضرت ولی عصر (عج) پروانه وار گرد خیمه گاه، تجلی گر غیرت ابالفضلی ع میشوند. 🌹🌹

🍁🌾(آری ، نه این است که روزی به دنبالمان بیایند و بگویند که سربازان حضرت حجت ع به خط شوند. دیریست که بانگ فراخوان زده اند و پرستو ها🕊 در حال نام نویسی اند.نکند جزو غافلین باشیم)🌾🍁

💐نام نور است درخشان به لب آینه ها💐

🌹🌹سلام رفقای گلم

اینجا که من هستم بهمون میگن عباس💫 همه یه جورایی با حسرت بهمون نگاه می کنن😊

ولی اونجایی که شما هستین بهم میگفتن 🌸🍂**مهدی**. مهدی عزیزی🍂🌸

تو سال 61 روز اول مهر به دنیا اومدم. (روز اول مدرسه ها اومدم تا از درس 📚 عقب نمونم.آخه درس 🌹شهادت🌹 یه جوریه که اگه عقب بمونی تا آخر عمر حسرتشو میخوری)

🌷 من پسر یه نظامی 👮 خیلی کوشا بودم که تاکید خاصی رو روزی حلال داشت.🌷

🌹تو درسام همیشه شاگرد اول🏅 بودم (آخه همیشه برا رضای خدا و خوشحالی خونوادم درس میخوندم.)🌹

غیر از اعیاد 🍀🍀همیشه دوست داشتم لباس مشکلی  بپوشم (مگه نه اینکه 🌟💫عالم همه دم در سیه از داغ حسین ع است💫🌟).

هر چی داشتمو میبخشیدم، همشو هاا. ( ولی راستشو بخوای پیش خدا تو حسابم پس انداز میکردم😉😉)

عشقم امام خامنه ای بود و اسمشون که میومد چشام برق میزد.

 

🌹تمام تلاشمو میکردم که احکام و مسایل دینی رو به بهترین شکل بلد باشم.🌹

🌷🌹از ته دلم اعتقاد داشتم که شهدا🌺 زنده اند.حتی یه بار به عکس شهید ابراهیم هادی سلام کردم.دوستم چشاش😳 گرد شد و گفت : یه فاتحه ای، صلواتی ، چیزی...😊 ولی بهش گفتم که ابراهیم زنده است و داره ما رو میبینه.

💚💛عشقم شهدا 🌹 دعای ندبه ی بهشت زهرا س بود.خداییش با شهدا صمیمی بودم و همیشه باهاشون حرف میزدم.هر چی هم ازشون میخواستم نه نمیاوردن توش.💛💚

🌸مامانم میگن : وقتی زبون باز کردی از اولین چیزایی که یاد گرفتی بگی این بود: شهیدم کن...🌹🌹🌹

از گل💐 روی مامانم شرمنده ام 😔 که از جبهه سوریه ،هیچ وقت جز ساک خاکی سربازی، واسش سوغاتی نیاوردم.

🌹هممون میدونیم که آبجیا چقدر عاشق😍😍 داداششون هستن.🌹

دقیق یادمه تو آخرین خداحافظی😭 (18 تیر 92)انگشترمو که اسم مبارک سیدالشهدا ع💫 روش حک شده بود عاشقانه بوسیدم و به خواهر جونم🌹🌹 یادگاری دادم تا همه پیشش باشم.

😔دلم حرفاشو گوشه ی کتابایی که تو سوریه میخوندم نوشته بود تا برای همیشه یادگار ازش بمونه...😔

دستت رو می بوسم مادر مهربونم🌹

تو این وداع آخری💫 یه راز ناگفتنی بین دل من و مامانم بود.هر دو مون میدونستیم که " وقت سفر رسیده" 😉

(مهر مادر رو ببینید که برای دل بچه اش حتی پا رو منتهای آرزوی 💐خودش میذاره )لحظه خداحافظی مادر عزیزم🌹🌹 رفته بود تو اتاق و هر کاری کردیم واسه خداحافظی بیرون نیومد😔😔.تو حیاط که رسیدم بلند صدا زدم 🌸🌸 مامان جون حلالم کن🌸🌸

دیگه طاقت نیاورد و پنجره رو باز کرد و با بغض😞 عجیبی ازم خواست که یه عکس یادگاری بندازم.

🌷بعدش با تمام حسرت نگاه مادر😔😔 به قد و بالای جوون رشیدش راهی دیار عاشقا شدم و خواسته ام رو که همیشه توی قنوتای طولانی و خاضعانه ام🙏 از خدا آرزو میکردم گرفتم.🌷

آره. درسته. تو روز 11 ام مرداد ماه سال نود و دو در اثر عارضه😉 عشق و وفا و غیرت و مردونگی با شهادت به جمع 🌹🌹اعلی علیین🌹🌹 پیوستم.

خدایا مپسند که پرواز دسته قوها را با حسرت از حصار خاکی زمین نظاره گر باشیم و ما را نیز جزو شهدا قبول بفرما...🌹🌹🌹قرار عاشقی🌹🌹🌹

محمدزاده

  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی