قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

شهید میرهادی خوشنویس

جمعه, ۶ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۴۱ ق.ظ

🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین🌸

 

#قرار_عاشقی

 

شکر لله شیعه ای نامی شدیم """اهل جمهوری اسلامی شدیم

 

از خمـینی درس عشق آموختیم """ در تنور جنگ و جبهه سوختیم✨

 

بیعتی کردیم با سید علی""" راه حق در قول و فـعلش منجلی . . .❣

 

, سلام رفقا✋🏻😃

سال نوتون مبارک باشه..😍

رفقا میخوام امشب یه کوچولو از خودم براتون بگم✨...اماده اید؟

#پس_بسم_الله..

میرهادی خوشنویس هستم😊

متولد سال1340_بابلسر🕊

جونم براتون بگه 👇🏻

بچه که بودم خیلی پر جنب و جوش بودم✊🏼😎؛صبح ها تا دیر وقت بازی می کردم😃..

فوتبال 🏃🏻رو هم خیلی دوست داشتم💚،

وقتایی که از جبهه  برمیگشتم،یه توپی ⚽ میذاشتم زیر سرمو میخوابیدم😴،مامانم تعجب میکردو😳 دلیل کارمو می پرسید، منم بهش می گفتم؛👇🏻👇🏻👇🏻

 

نمیخوام به جای گرم و نرم 😒عادت کنم.👌🏻

2سال بعد از حضور مداومم تو جبهه؛یه روزی بابام  اومد بهم گفت:👇🏻👇🏻

👤اقا هادی،پسرم تو دینت رو ادا کردی😪،حالا که دانش اموزای بابلسر کمبود معلم دارن☹،بهترنیس به جای جبهه و جنگ تو جبهه علم خدمت کنی؟

منم گفتم:باباجان تا وقتی که جنگ هست،منم یه عضو کوچیکی از جبهه هستم..✊🏼

تو منطقه ، وقتای فراغتم به رزمنده ها ریاضی 📐و امار📚 درس میدادم📝..چه کنیم دیگه خیلی فعال بودیم😃😉

با اینکه تو جبهه فعالیت هام زیاد بود 😪،اما اصلا خونوادمو مطلع نمیکردم🤐

حتی وقتایی که ترکش میخوردم😩 هیچکی باخبر نمیشد 😶👌🏻

خودم،فقط با یکی از دوستام درمیون میذاشتمو باهم می رفتیم بیمارستانو 🤕درش میاوردیم🤒...اما هیچ وقت نمیذاشتم خانواده م از وجود این ترکش ها با خبر بشنو نگران بشن✋🏻😔..

یه بار به نیابت از پدرمرحومم 😔(خدا رفتگان شمارو رحمت کنه) همراه مامانم راهی سفر حج شدیم😃؛(ان شاالله نصیب همه ی ارزو مندان بشه)

 

#لبیک_اللهم_لبیک

 

برای اینکه ارز💸 از کشور خارج نشه،ریال💵 عربستان بهمون داده بودن منم بجای خرید،

تو صندوق جبهه ریختمو 😃حاضر نشدم برای هیچکدوم از اعضای خونواده سوغاتی بخرم 😒

عهه خب چرا اینطوری نگام می کنین؟😳

خب جنگ بودیگه ؛جبهه بیشتر احتیاج داشت..

ولی بگمااا فقط واسه یه فرزند شهید سوغاتی خریدم اون هم تانک بود.😊

تا یادم نرفته بگم؛دست به قلممون ✍🏻هم خوب بود؛😉

تف به ریاا😉 برای اکثر رفقام که شهید شده بودن 🌹،زندگی نامه مفصلی نوشتم..📚😃

تو جریان عملیات کربلای 5بود که بهمون گفتن باید بریم غرب😥،منطقه عملیاتی بانه؛

چن روزی اونجا موندیم تا اینکه  بهمون اطلاع دادن،خط سقوط کرده 😓و یه گردان کماندویی بعثی اونجارو تصرف کرده 😰

منم چون خیلی خسته شده بودم تو راه،برای برطرف شدن خستگیم😪 یه کوچولو نشستم  که یهو  یه تیر به پهلوم اصابت کرد..🌹

عاشقی دردسری بود،نمیدانستیم

حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم..✋🏻😔🌹

👤این اقا هادی خوشنویس ما 2اردیبهشت ماه ،سال66 اسمونی شد.🕊🇮🇷

 

❣مزارشون هم تو امام زاده ابراهیم بابلسر هستش❣

✨اما عزیزان من، اومدن من به اینجا،فقط  صرف اشنایی من با شما نبود ؛اومدم  تا بهتون بگم..👇🏻👇🏻

اگه مسلمونی،باید بدونی که اسلام ،دین و ایین زنده دلان هستش ✨و طریق و مسلک عاشقان خداست ❣و مرام و دستور گذر از دنیاست..👌🏻

اما..👇🏻👇🏻

خدایا به تو شکایت می کنم از کسانیکه خودشونو مسلمون میدونن اما مثل کوفیان امامشون رو نمیشناسن😩

خدایا به تو شکایت می کنم از کسانیکه خودشونو مسلمون میدونن در حالی که جز دنیا و هدف دنیا هدف دیگه ای ندارن..😰

خب دیگه ما کم کم رفع زحمت کنیم؛👋🏻

علی یارتون رفقا✋🏻😃

 

#صلوات

خلیلی

  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی