قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

به نام خداوند عشاق

 

"قرارعاشقی"

 

سلام دوستان😊

درایام الله دهه ی فجر انقلاب شکوهمند اسلامی هستیم؛

برای همین رفتیم سراغ یه مهمون خاص🌹

می دونید چرا؟

آخه آمریکایی هستن ایشون؛😳😳😳

اینقدر تعجب داشت😂

چرا پیش داوری می کنید خب،

تا منو نوازش👊ندادین😂

بریم سراغشون وبا هاشون آشناشیم.

سلام بزرگواران

من حسن آمریکایی هستم😊😊

 البته بگم ها ملقب بودم👆👆

بهم حسن سر طلاهم می گفتن☺

اما همین اول کاری بگم علت لقب هام رو؛😊

به خاطر موهای طلایی،قدبلند وتیپ خاصی که باعینک دودی🕶 داشتم بهم حسن آمریکایی یا حسن سرطلا می گفتن؛

کلا بچه شیک پوشی بودم وبه ظاهرم ☺زیاد می رسیدم

حتی تو جبهه تنها کسی بودم که شلوارم👖 خط اتو داشت.😂

آخه شلوارم رو خیس می کردم می ذاشتم زیرم تا خط اتوش بهم نخوره☺

تازه اینو بگم تو ساکم تافت مو هم پیدا می شد.😉

درکل تعریف از خود نباشه بچه خوش تیپ وامروزی بودم اما مومن ومتدین

خب دیگه بریم سراغ زندگیم؛

  • سرباز گمنام

به توکل نام اعظمت

بسم الله الرحمن الرحیم

بازم یه شب دیگه ویه قرار دیگه

قرار عاشقی

باهمین سوز که دارم بنویسید حسین

هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین

هرکه پرسید چه داری مگراز دار جهان

همه ی دار وندارم بنویسید حسین

خانه ی آخرتم هست قدمگاه حبیب

سردر قبر مزارم بنویسید حسین

سلام

امشب🌌 بازم مهمون یه شیر مرد دهه شصتی هستیم که سینه سپر کرد و ندای💠 هل من ناصرا ینصرنی💠 ارباب رو لبیک گفت تا دوباره زینب سلام الله علیها🌺🌺 رو به اسیری نبرند.

باما همراه باشید👇

,

سلام من رسول پورمراد هستم متولد 26اسفند سال 67

💠اهل استان قزوین شهرستان تاکستان

 تو رشته ی برق فارغ التحصیل شدم وشدم آقای مهندس😎

عاشق شهادت 🌹بودم براهمین رفتم سپاه تا به هدفم نزدیک تر بشم😊

چند ماهی میشد که با دختر عمه م نامزد 💍کرده بودم که تصمیم گرفتم برم سوریه،

شوخی که نبود حرف از تعرض به  ناموس امام زمان بود😡😡

کارامو کردمو راهی مشهد شدم،تا از امام مهربانی ها🌸🌸 اذن بگیرم برای دفاع از حرم عمه شون.

بعداز برگشتنم از مشهد ،به خانواده م اطلاع دادم که مسافر🛫سوریه م وراهی شدم.

عاقبت 20مهر 94 به عشقم که همون شهادت فی سبیل الله بود رسیدم.وشدم اولین شهید مدافع حرم قزوین

  • سرباز گمنام

بسم رب الشهداء و الصدقین🌹

 

💞قرار عاشقی💞

 

👤عرض سلام و شب به خیر خدمت رفقای عزیز👋🌺

باز هم قرار عاشقی و باز هم مهمانی از بهشت

زیاد منتظرتون نذارم!

با هم بریم سراغ مهمون امشبمون

 

🌼سلاملطفا خودتون رو برا ما معرفی کنید

سلام دوستان من احمد نوزادم                 

🌸تو خرداد ماه ۱۳۳۸ تو جنوب تهران بدنیا اومدم😍دوران ابتدایی رو با موفقیت گذروندمو وارد دوره دبیرستان شدمو تو رشته ریاضی فیزیک دیپلمم رو گرفتم

اینم بگماااا خرج مدرسه م رو خودم میرفتم تو بانک ملی پیش بابام روز مزد کار می کردم 🌸

🌷موقعی که مدرسه می رفتم فقط کتابای درسی رو نمیخوندماا کتابای علمیو مذهبی ام می خوندم با اوج مبارزات مردم علیه رژیم ستمشاهی من دوستامو تشویق به شرکت تو راهپیماییها می کردموتو روزای انقلابتو گرفتن پادگانا شرکت داشتم🌷

🌹سال ۱۳۵۹به عضویت رسمی سپاه در اومدم تو پادگان امام حسین (ع)یه دوره آموزشی دو ماهه رو گذروندمو عضو  گردان ۸ سپاه شدم با شروع جنگ🔫💣با گردان ۸ عازم مریوان و گیلانغرب شدم تو عملیات بازی دراز هم حضور چشمگیر داشتم

۸ ماه تو غرب میهن اسلامیم با گردان ۸ علیه دشمنااا👹جنگیدم

بعد اون تو عملیات رمضان سمتم جانشین گردان مقداد بود

  • سرباز گمنام

🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹

 

قرارعاشقی

سلام علیکم و رحمه الله 😃

سیدمصطفی موسوی هستم،متولد ۱۳۷۴/۸/۱۸ _تهران😇

خدمتون عارضم که،بنده دانشجوی رشته ی مکانیک 🛠🚘 بودم و به عنوان تک تیرانداز 🔫یا تکاور بسیجی راهی سوریه شدم برای دفاع از حرم ال الله.🏼

راستیتش به خلبانی خیلی علاقه داشتم😍از شهدای دفاع مقدس، شهید عباس بابایی الگوی بنده بود.☺


به اقا امام خامنه ای خیلی علاقه داشتم😍،وقتی داشتم میرفتم سوریه به مادرم گفتم تا وقتی که من سوریه هستم ،سخنان اقارو برام ضبط کنه ،تا وقتی که از سوریه برگشتم گوش کنم.

خدمتتون عارضم که کودکی بنده یه جورایی متفاوت بوده☺؛

علی رغم اصرار پدرم ،اصلا دوست نداشتم😣 تو کوچه باهم سن و سال هام بازی کنم😒،بیشتر دوست داشتم تو خونه با چیزایی که دورو اطرافم 🔨📜هستش یه کار دستی درست کنم😃

قبل اینکه برم مدرسه ،به پدرم گفته بودم که برام اره مویی و چسب بخره تا بتونم باهاش وسایل مختلف درست کنم.😉

جونم براتون بگه،برای اینکه برم سوریه ، خیلی تلاش کردم؛اما چون سنم کم بود،مخالفت می کردنو 😔 می گفتن باید یه رضایت نامه 📜 از پدرت بیاری،

پدرما هم دستش درد نکنه رضایت داد😃.

  • سرباز گمنام

🌹بسم الله الرحمان الرحیم 🌹

 

✨✨شیامه نبنید افتو قشنگه

کره لر تا دم مرگ چی شیر میجنگه

دایه دایه وقت جنگه

قطارکش بالا سرم پرش ده شنگه

زین و برگم بونید رو مادیونم

خبر مه بوریتو سی هالوونم

دایه دایه وقت جنگه

قطارکش بالا سرم پرش ده شنگه✨✨

سلام 👤امشب 🌌هم در خدمت یکی  دیگر از عزیزانمان هستیم .

البته بگم ها یک جورایی هم همشهری هستیم

با یک مقدمه کوچیک بریم به سراغ مهمون عزیزمون😊

🌷او از نسل نور وتبار عشق بود مصداق اولیاء خدا بود وبا قران ومفاهیم دینی و معارف الهی امیخته بود در طول دوران حیاتش قدمی از مسیر حق وعدالت جدا نشد 🌺

خب دیگه بریم به سراغ عزیز دلمون👇👇

🌺

با نام ویاد پرودگارعزیز🌺

محمد طالبیان هستم متولد سال 1316نهاوند

خوشحالم که در جمع دوستان عزیز قرار عاشقی هستم.

اون زمان علی رغم مشکلات فراوانی که بود درسمو با جدیت💪 ادامه دادم و لیسانس گرفتم .

سال ۱۳۴۹ بعد از گرفت لیسانس از اصفهان برگشتم نهاوند و در دبیرستان کوروش مشغول تدریس📚📚 فقه شدم .

یک انجمن درست کرده بودم  که با بهائیت وافکار التقاطی 👹مقابله میکردیم.

به خاطر همین فعالیت ها بود که همیشه زیر ذربین ساواک👹 بودم اما خوب ما زرنگ تر از این حرفا بودیم😉

در کنار این انجمن با گروه انقلابی ابوذر هم همکاری میکردم

خلاصه فعالیت های زیادی بر علیه رژیم پهلوی 👹انجام دادیم

نامردا ۶نفر از بهترین دوستامو اعدام کرده بودن😭😭

 فکر میکردن میتونن مارو دلسرد کنن اما ما بیخیال این انقلاب✊✌ نبودیم

 

سال ۵۲ دستگیر شدم بعد از حدود ۶ ماه شکنجه به ۱۵ سال زندان محکوم شدم تا پیروزی انقلاب زندان بودم با امدن امام مهربانی ها🌹🌹 ما هم ازاد شدیم

  • سرباز گمنام

بسم رب الشهدا و الصدیقین

قرارعاشقی

سلام دوستان🏻،

امشب میخوام ؛👇🏻👇🏻

🏻️از یه رویای صادقه که باعث اوردن یه شهید گمنام تو دانشگاه گلستان شد،

🏻و از یه رویای صادقه دیگه که باعث احراز هویت همون شهید گمنام شد ،

و نهایتا از خود شهید براتون بگم..

از یه رویای صادقه تا اوردن یه شهیدگمنام تو دانشگاه

👤من وقتی که مدینه بودم؛

خواب دیدم 😴 که تو بقعه ای تو دانشگاه گلستان ،داریم یه شهیدی😇 رو به خاک میسپاریم ،

وقتی داخل تابوتو نگاه کردم👀،مردی با لباس خاکی دیدم که خوابیده ست💤،اما لب های خشکیده اش تکون می خورد،😥

با تعجب 😧به اطرافیانم گفتم؛اینکه زنده ست 😰

👥اطرافیانم گفتن:مگه نمی دونی که شهدا زنده هستن؟ 😇

👤زیر لب این ایه رو خوندم؛ 👇🏻👇🏻

🔰ولاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ 🔰

و کسانى را که در راه خدا کشته شدند مرده مپندار، بلکه زندگانند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند؛

👤گفتنش سخته هاا 😥اما همین رویای صادقه زمینه ی اوردن یه شهید به دانشگاه شد.

ماه هاا از درخواست تدفین شهید گذشت..اخرشم با کلی پیگیری موافقت شد؛😍🏼

خلاصه کمتر از6 روز کارها برای تدفین شهید اماده شد..

البته اعلام کردن که یک شهید گمنام 23ساله هستش که تو فاو شهید شده.

گل🌹 هم منتظر امدن شهید است،😭

 

💚25فروردین 92،شهید رو تو دانشگاه به خاک سپردن و شد #همه_ی_هستی_دانشگاه 

🏻از یه رویای صادقه که باعث احراز هویت همون شهید گمنام شد؛👇🏻

👤با یه دختر خانومی که حتی یه بارهم به دانشگاه و استان گلستان نیومده بود؛تو یه مراسمی تو تهران مواجه شدم،که میگفت یه خوابی دیده😴،اخرشم با کلی اصرار 😓خوابشو تعریف کرد برامون؛👇🏻👇🏻

👤وارد یه محوطه سبز🌴🌱🌳 شدم که بین چن تا ساختمون 🏚🏚بود ،مقبره ای با نی ساخته بودند که مزار یه شهید گمنام بودنشستمو شروع به خوندن فاتحه کردم؛

  • سرباز گمنام

🌺به توکل نام اعظمت🌺

شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات

🌷

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷

سلام

 

امروز اومدیم تا براتون از یه آقا معلم حرف بزنیم.

یه آقا معلم که توکلاسش درس  غیرت ومردونگی وهمت شهادت🌷 میداد👌👌👌

اما قبل از اینکه بریم تو کلاس درس این استاد وشاگرداش میریم تو یه کلاس دیگه تا انشای 📖 فاطمه خانوم🌺 رو با موضوع پدر بخونیم باهم👇👇👇

فاطمه خانم ترک کنار پدرش،وتصویر انشای فاطمه جان

قسمت هایی از انشای فاطمه👇👇

 

🌺🌺 انشای فاطمه👇

🌺🌺ایشان می فرمود: « هرجایی ظلمی به مسلمانان شود باید برود .🌺🌺

🌺🌺پدر من هم قبل از غذا به من می گفت که بگویم بسم الله و بعد از غذا الحمدلله بگویم.🌺

🌺🌺من صدای🗣 پدرم را که قبل شنیده ام دوست دارم. صدای پدرم بسیار نرم بود و صدای تلاوت قرآنش بسیار زیبا بود و صدایی که همیشه در زمزمه می گفت من خیلی دوست داشتم وقتی می گفت: الحمدلله... الحمدلله...🌺🌺

🌺🌺پدرم زیبا سخن می گفت و نرم و آرام. وقتی من را صدا می زد انگار تمام دنیا را به من داده بودند. صدای پدرم همیشه در گوشم بود که می گفت: فاطمه ... فاطمه

  • سرباز گمنام

🌹بسم رب الشهداء و الصدقین🌹

 

💞قرار عاشقی💞

 

👤عرض سلام و شب به خیر خدمت رفقای عزیز👋🌺

باز هم قرار عاشقی و باز هم مهمانی از بهشت

زیاد منتظرتون نذارم!

با هم بریم سراغ مهمون امشبمون

 

🌼سلاملطفا خودتون رو برا ما معرفی کنید

سلام دوستان من سید محمد جعفر هاشمی گلپایگانی ام  

دهم اردیبهشت ۴۸ تو تهران بدنیا اومدم😍دوران ابتدایی رو تویه دبستان اسلامی گذروندم تو اوج مبارزات ضد رژیم ستمشاهی تو تظاهراتبا بابا و مامانم شرکت می کردم هربار که می رفتم تظاهراتبادبادک درست میکردمو درشت روش می نوشتم مرگ بر شاه ،درود برخمینی یه بارهم کم مونده  بود بگیرنم ببرن

🌺تازه روز ۱۷ شهریور منم با مامان وبابا تو میدون شهدا شاهد جنایات فجیع رژیم منحوس بودم بلاخره انقلاب پیروز شدبعد اون با شکل گیری بسیج من وارد بسیج شدم و شبام می رفتم کشیک شبانه😍دوره راهنماییم رو با موفقیت گذروندم و تصمیم گرفتم برم دبیرستان سپاه

  • سرباز گمنام

🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹

 

         💞قرارعاشقی💞

 

سلام میخوای بدونی دوست شهید من کیه❓❗

الان بهتون میگم 😍

 دوست شهید🌹 من غلامعباسه

بابای غلامعباس رو از نزدیک

می شناسم همون پیرمرد 👴  محلمون  که نماز اول وقتش ترک نمیشه 👏 یه جورایی میشه گفت یکی از مومن

ترین پیرمردای شهرمونه....هرکی یه بار با هاش برخورد داشته باشه میفهمه چقدر دوست داشتنی و مهربونه😍

 

مادر شهید سواد نداره ، قرآن باز می کنه میگه کاش می تونستم بخونم،اگر یه بار با هاش صحبت کنی متوجه

میشی که چقدر دوست داره قرآن بخونه،🔰 ماه رمضون امسال خونشون🏠 بودیم وقتی نماز تموم شد به همه می گفت خوش به حالتون شما می تونین قرآن بخونین 😔

چند روز بعد  خانمی به  خونه

شهید اومد گفت : حاج خانم

 براتون یه پیغوم دارم پسرت اومده به خوابم گفته برو به مادرم بگو :این قدر غصه نخور که نمی تونی قرآن بخونی، شما قرآنتو  خوندی 😳

 برای این که مادرم یقین کنه،

بهش بگو نشون به اون نشون که در مراسم حج پات خیلی درد😫 می کرد  اما تند تند 🏃 می رفتی من همرات  بودم .

بله عزیزان دوست شهید من همونی که شهید 🌹 علویان از

دگرگونیش درآخرین شب می گفت . همونی که وقتی شهید شد درب مسجد محلشون به مدت چند سال باز نشد 🍁

و خیلی چیزها دیگه که در اینجا  مجال گفتنشون نیست .

دوستان شما چی آیا دوست شهید دارین

آیا تا حالا به این موضوع فک کردین

🔰دوستت دارم ای دوستی، که مسیر زندگی ام رو عوض  کردی🔰

 

میخوام دوست شهیدمو به مهمونی🎀 امشبمون دعوت 💌 کنم..

 

حاضرید؟/تا یادم نرفت بهتون بگم؛این دوست شهیدما یه معلم 📕 دلسوزو ایثارگر هستش.

پس میشینیم پا صحبت هاشون تا شماهام باهاشون اشنا بشین..سلام دوست شهیدم خوش اومدی😍

سلام ؛ من غلام عباس منگلیان هستم 😍 خوشحالم که منو به مهمونی بهشت نشینان دعوت کردین                 

در پنجمین روز از ماه دوم بهار 🌸 سال 1344 تو خونواده مذهبی توی شهر بابک استان کرمان به دنیا اومدم 😍

پدرم حاج آقا  مصطفی هستن شغلشون  کشاورزی بود🌾🌿  و ننه ام هم   بی بی جون ، خونه دار بود

  • سرباز گمنام

🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷

 

        💞قرار عاشقی💞

 

شهیدان 🌹🌹 ای سبکبالان عاشق، زمین 🌏 با همه عظمت و بزرگی اش ؛ با همه قدرت و جاذبه اش توان جذب شما رو نداشت؛

 نه مال 💵🏚 تونست شما را جذب کنه  و نه مقام ؛ نه زیبا رویان تونستن شما را جذب کنن و نه طنازان؛ و نه احترام دیگران ....

شما آسمانی  بودین .........

شما خدا را دیدین  ،،،  من هوا را ،  شما عاشقی🌹 کردین  و پرواز 🕊 نمودین  و من هوس بازی کردم و در جا موندم

  شما برنده از رفتنتون 🏃  شدین  و من شرمنده از بودنم 😓

پس شرمنده ام

شهیدان 🌹🌹 شرمنده ام

سلام دوستان خوش اومدین

با شرح عملیات 🚩🏳 کربلای 4 در خدمتتون هستیم

اشتیاق 😄 شما دوستان به شنیدن  قرارهای عاشقی 💞ما رو در رسیدن به هدفمون که زنده نگه داشتن نام و یاد و رشادتهای شهداست 🌹 مصمم تر میکنه

در خدمت دوست عزیز 🌹 و یکی از رزمندهای  دوران دفاع 👊 مقدس هستیم

از شون میخوایم که خودشون رو معرفی کنن 😊

سلام

 مسعود عبا باف هستم 😍

و در خدمت شما دوستای عزیز قرار عاشقی 🕘

میخوام

خاطراتمو   از عملیات کربلای 4

که شخصا حضور داشتمو  براتون تعریف کنم

 

البته رشادتها  و دلاوری 💪 بچه ها  رو همه دنیا شاهد 👀 بودن که چطور  رزمندها از کشور عزیزمون  ایران دفاع 👊 میکردن 

حالا این افتخار 👏 نصیب من شده تا بازگو کننده  اون خاطرات  باشم

منطقه ی عملیاتی که لشکر 7 ولیعصر عج  وارد عمل شد، به این شکل بود 👇👇

 که جزیره مینو ایران 🇮🇷 روبروی جزیره سهیل عراق 🇮🇶 بود

 بین این دو جزیره رودخانه 🏝 اروند قرار داشت،، 

  • سرباز گمنام