شهید حسین بهرامی
بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹
💞 قرار عاشقی 💞
سلام ابجیا و داداشیا✋😊
شبتون بخیر 🍃🌹🌹
امشب مهمون داریم، 😊
اما مجری نداریم😳😳
😉😅خودم تنهام خب تعجب نکنید.
من سال ۱۳۳۶تو یکی از روستاهای سر سبز🌲🌳🌴🌱🍀🌹🌺🌻🌸💐 ساری به دنیا 👼اومدم☺️سال ۵۳.۵۴ بود رفتم چهارم دبیرستان...خلاصه از اینجا بود که مسیر زندگیمون عوض شد😌☺️چطوری عوض شد..؟؟!!!😳😳میگم براتون ..ما به جای اینکه وقتمونو تو سینماو پارک و... هدر بدیم..سر از مسجد در اوردیم..😌صف اول نماز جماعت بودیم(تف به ریاااا😉)
🌿 تو بعضی از جلسات شبانه مسجدم شرکت میکردم ...این جلسه ها باعث شد امام رو بشناسم و بهشون علاقه مند شم💖☺️بعد گرفتن دیپلم ریاضی📄کنکور شرکت کردمو..دانشگاه فردوسی مشهد قبول شدم...(همینجا بود که ما به یه مبارز علیه رژیم تبدیل شدیم✊✊👊😊)بگما تو تموم سالایی که تو مشهد زندگی می کردمو درس 📗📚📖 میخوندم داداشم حسن هم باهام بود.🍃ما جلساتمون علیه رژیمو تو مشهد با دوستامون ادامه دادیم حتی چند بارم ساواکیا تعقیبمون کردن😒
دستگیرمون کردن😒😔شکنجه مونم دادن😔😔...اما چون ما به هدفمون ایمان داشتیم✊✊😊 سکوتو مقاوت کردیم.🌸یه سال بعد پیروزی انقلاب✌️✌️✌️😊 یه جنبش فرهنگی به وجود میاد که دانشگاه ها تعطیل میشه😔مام بیکار نشستیمو رفتیم تو سپاه مشغول کار شدیم.😊✊✌️
بگما بیشتر محافظین بیت امام رو من انتخاب می کردم..😊✊
زدو جنگ شروع شد🔫😣
رفتیم جبهه..
اخرین جبهه ای که رفته بودم جبهه راست سوسنگرد بود..🍂
تا زمانیکه جبهه بودم خیلی بهم پیشنهاد میشد 🌱که جزء مسؤلین بشم یا سمت فرماندهی رو قبول کنم ولی من سرسختانه مخالفت میکردم😠
تا اینکه تو یکی از عملیات ها فرمانده جبهه راست سوسنگردشهید شدو منم به شرط این سمت فرماندهی رو قبول کرده بودم که تو عملیاتا مثه یه رزمنده معمولی باشم.
اخرشم سال ۶۰تو عملیات فاطمه الزهرا شهید شدم
عههه یادم رفت خودمو معرفی کنم😜😉
من حسین بهرامی هستم😊
داداشیا ابجیا من اومدم اینجا بگم..
👇👇👇👇👇
دنیاااااا زود میگذره....چیزی که براتون میمونه اخرته ...☝️
دنیارو زینت خودتون قرار ندین☝️
ماکه رفتیم 👋👋👋
جهت تعجیل در فرج اقا و شادی روح منو دوستای شهیدم 🌹صلوات🌹
🌸🌸اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
خلیلی🌸🌸
- ۹۴/۱۰/۰۲