قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

شهید علی اکبر بدیعی

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۵۱ ب.ظ

 

 

🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹

 

🕗قرار عاشقی 🕗

 

خالصانه👌 آومدیم  تا زیارتتون  کنیم و با دل‌های  خسته اما امیدوار،

خدا رو  با بغض‌های😭 شکسته فرا بخونیم و بگیم ،،،

 

که شهدا! 🌹🌹

ما شما را فراموش نکردیم ... اصلاً مگر حماسه 🔹 شهادت 🔹 هویزه 🔹 طلائیه 🔹 بستان 🔹 صدای غرش توپ‌ها  💣 حسین فهمیده‌ها  🌹و باکری‌ها، 🌹 چمران‌ها، 🌹 آوینی‌ها 🌹 و ... فراموش شدنی هستند؟✨✨

 

نه، ما اومدیم  تا بگیم  که شما در روح و باطن ما جای دارین .💞

بگیم  هان  ای شهدا،🌹 راه و  اندیشه  و تفکر شما در روح و روان جامعه ایرانی جای دارد.️⭐️

سلام دوستان خوش اومدین 😍

مهمون 💐 امشب ما از شهر🏙 و  دیار   اصفهان یا به قول معروف نصف جهانه🌍  .

ازشون دعوت 🙏 میکنیم که به جمع دوستانه ما بیان و مجلس بی ریا و عاشقانه  ما رو با خاطراتشون مزین 💐 و نورانی ✨✨ کنن

 

علی اکبر بدیعی هستم متولد سال 1338 ]

بعد از سپری شدن  دوران کودکی 👶 و دبستان ،،،  رفتم پیش داداش بزرگم 👱 تو شهر 🏙 اهواز

و دوران  راهنمایی و متوسطه رو با موفقیت  👏گذروندم 😃

ده سالم بود که برای همیشه از داشتن نعمت پدر  محروم شدم

قبل از پیروزی انقلاب لباس 👕 سیاه ▪  به تن میکردم و مرگ و بهتر از زندگی زیر بار خفت و خواری میدونستم 😞

در مسجد 🌹صاحب الزمان 🌹 عج در جلسات قرآن ه   حضرت آیت الله 👳 بهبهانی شرکت میکردم و در واقع مکبر نماز ایشون بودم و خیلیم  ازم تشکر میکرد .👏🌹

از خود تعریف نباشه 😉 بچه فروتن و مودبی بودم

تو  جلسات روح بخش  قرآن با گوش 👂دل 💚 آوای هدایتو میشنیدم

 

و هم کلاسی هامو به خوندن نماز و اعمال صالح تشویق میکردم 👏

چون علاقه خاصی به روحانیت 👳 داشتم تصمیم گرفتم درس 📚 طلبگی رو شروع کنم و یه روحانی بشم

همیشه لباسهای 👕ساده میپوشیدم و هیج وقت نمیگفتم که این لباس کهنه س من خوشم  نمیاد از این حرفها  .نهههه،،، اصلا  اینطور نبود . به اونچه که داشتم قانع بودم 🍁

وقتی که امام عزیزمون 🌹حکم  دادن که پادگانها رو پر کنین منم وظیفه خودم دونستم به خدمت 🔫 برم .

دو سال دوران خدمتم  رو تو مناطق  کردستان بودم و  همراه دیگر برادرها   با مزدورها   جنگیدم 🔫

خدمتم که تمام شد بعد اون به  عضویت بسیج  دراومدم .💫

به دلیل شجاعت 👊 و لیاقت در امور رزمی  ،،، به فرماندهی 👮  دسته گردان نور ( کربلا) انتخاب شدم 😊

و به فرماندهان 👮 سپاه هم گفته بودم اگه از عملیات فتح المبین زنده برگردم 🏃 به عضویت سپاه در میام 😇

قبل اینکه عملیات شروع بشه غسل شهادت و 🌹 بجا آوردم

و در جهاد در راه خدا  زیر آتیش 🔥 دشمن بعثی 👿 در حالی که همراه چندین نفر از بچه ها 👬 پیشرو خط شکن بودم تیری به گلوم اصابت کرد دعوت حق رو لبیک گفتم و شهید 🌹 شدم

و پیکرم هم بعد هفت روز تو  عملیات بعدی پیدا میشه  و رفقا و اقوام  منو تو بهشت زهرای اهواز به خاک میسپارن 🌺

راستی 🙂داشت یادم میرفت که در اولین مأموریتی که بهم دادن  شهید

میشم  و جزء اولین شهدای گردان در عملیات فتح المبین اسمم ثبت میشه 😍

خب دوستان🌹

یه توصیه براتون دارم  و اینکه

بدونین  این انقلاب   به آسونی به دست  نیومده .

جونها در زمان شروع   جنگ 🔫🚀   به ندای رهبر خود لبیک گفتن و  جون خودشون رو فدای این مملکت کردن .🙂🌹

ان شالله که شما جوونهای عزیز 🌹🌹 نذارین خونشون پایمال بشه

و راهشون ادامه بدین 💫و رهبر عزیز زمان🌹 امام خامنه ای 🌹 رو تنها نذارین و

انقلاب اسلامی رو به دست صاحب اصلیش آقا 🌹امام زمان عج 🌹برسونین

از حضورتون مرخص میشم و همتون رو بخدای بزرگ میسپارم  برای همه  آرزوی موفقیت دارم . 🙏

🌷شادی روح طیبه  همه شهدا 🌹🌹بخصوص شهید بدیعی

صلوات

 

🌷 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم. 🌷

 

"افلاکیان"

  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی