شهید سید مجتبی علمدار
🌹🌹بسم رب الشهدا🌹🌹
سلام به همگی✋😊
امشبم مهمونی داریم☕️☕️🍧🍨
بنده که از اشناییشون خیلی خوشحال شدم...☺️
سلام برادر✋
خیلی ممنون از اینکه دعوت مارو پذیرفتین..😊
لطفا خودتونو معرفی کنین که اعضای گروه باهاتون اشنا شن😊
💫بسم الله الرحمن الرحیم💫
سلام به همگی✋
ممنون از اینکه دعوتم کردین😊✋
من سید مجتبی هستم..... علمدار.
من👨 در ۱۱دی ماه ۱۳۴۵در یه خونواده ی مذهبی در ساری به دنیا اومدم👼(بگید ...تولد،تولدت مبااااااااارک😉😊)
وقتی ۱۷ساله م بود عضو بسیج شدم✊✌️✌️☺️
واواخر سال ۶۲هم به کردستان🔫💣 رفتم.
برای اولین بار تو عملیات کربلای۱ شرکت کردم بعد از مدتی هم به گردان مسلم بن عقیل رفتم وبعدشم به لشکر ۲۵کربلا رفتم و تا اخر جنگ هم اونجا موندگار شدیم✊✌️(جنگ جنگ تا پیروزی✌️✌️✌️)
تویکی از عملیاتاهم مجروح شدم😌 .. عملیات کربلای ۵بود.
البته دوباره به جبهه برگشتماااا✋✋
سال۶۶ هم فرماندهی گردان مسلم بن عقیل رو به عهده گرفتم..
البته تعریف از خود نباشه😉😉 تو عملیات والفجر ۱۰فعالیت زیادی داشتم.😪😪
تو یکی از همین عملیاتا بود که یه گلوله ناقابله خیلی کوچولو🔫 خورد به پهلوم😢
البته اونقدام مهم نبودااا...✋✋
زنده موندم متأسفانه😞😔
بگماااااا مجروحیتم فقط این یه بار نبود...چند باره دیگه م بود.
خلاصه جنگ تموم ش😊😊دو بالاخره دشمنو بیرون کردیم✊✊✊✊👊
دوستام تنهام گذاشتنو رفتن..😢😢😢
بعد جنگ هم تو لشکر ۲۵کربلای ساری مشغول به کارشدم.
سال ۷۰هم ازدواج کردم...😊
ثمره این ازدواجم دختر👧 گلم 🌹🌹 زهرا شد.
بگمااااااا مداح اهل بیت هم بودم😢
مداحی هامو با نام حضرت مهدی(عج) شروع میکردم..وارادت خاصی به امام حسین داشتم..😢😢😢😭😭
تو تموم مداحیام سوز شهادت بود.
بعد از جنگ که خیلی دلتنگ دوستام بودم..😔😔
بایادو خاطره اونا زندگی میکردم...(یاران چه غریبانه رفتند از این خانه...)😭😭😭😢😢😢😭😭😭
سال ۷۵هم به دلیل جراحت شیمیایی راهی بیمارستان شدم..😥
وخدارو شکر بعد یه هفته به ارزوم(شهادت) رسیدم.✊😊
شادی روح منو همه ی دوستام صلوات🌹🌹🌹
مارفتیم یاعلی✋
خلیلی
- ۹۴/۱۰/۰۹