شهید اسماعیل عبدی
💞🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین💞🌹
💞قرار عاشقی💞⏰
می داشت کاش حوصله ی یک نگاه دور/ شوقی که می برد به تماشای او مرا🌹🌹
سلام رفقا ✋ بنده اسماعیل عبدی هستم... 1347/11/1... میاندرود(ساری)
💞بنده همان طور که عرض کردم😊 در اولین روز از زمستان❄️❄️1347 در بخش میاندرود شهرستان ساری متولد شدم👶 و فرزند 2⃣ خونواده محسوب می شدم زیر سایه ی محبت های پدر و مادر دوران کودکیمو پشت سر گذاشتم و بعد وارد مدرسه شدم✍📕 و به فراگیری تحصیل پرداختم...😊 تحصیلاتمو در مقطع دوم راهنمایی با موفقیت به پایان رسوندم🎓
💞12 ساله بودم که صدای توپ و تانک و مسلسل💣 در فضای امن کشور به گوش می رسید و هر روز عده ای از بهترین هموطنان صحیح و سالم عازم مناطق عملیاتی می شدند👊💪 و شهید بر می گشتن😇 منم چون عضوی از این اجتماع مسیولیت پذیر بودم بر خودم واجب دونستم که برای دفاع از ناموس و مرز و بوم کشورم عازم مناطق بشم👊💣
💞بالاخره به عنوان سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران عازم مناطق شدم💣 و از خدای خودم طلب شهادت رو در این راه کردم😇😊 چون سن نسبتا کمی داشتم اطرافیانم به بنده می گفتن بشین سر درست✍📕 تو باید تو سنگر علم سرباز مسیولیت پذیری باشی😊 اما نمی دونستن که من هدفم والاتر از این حرفاست😊
💞آرزوی هر خانواده ای مخصوصا مادر اینه که بچشو تو لباس دامادی🎀🎁 ببینه👀 اما گویا قسمت من این بود که خونوادم منو تو لباس شهادت و دفاع از ناموسم ببینن😊 قبل از این که به آرزوم برسم دوستام تو محلمون یکی یکی به مناطق می رفتن و بعد از مدتی خبر شهادتشونو می شنیدم😇 خب منم دلم می خواست به جمع دوستام می پیوستم و با اونا همنشین می شدم
💞خلاصه خدا هم دعای منو اجابت کرد و شربت شهادت نصیبم شد حالا میگم کی و کجا😉😉
اکثرا فکه رو به اسم یه بیابون میشناسین مخصوصا تو دوران جنگ💣 خلاصه محل شهادت منم شد فکه و وقتی که 19 سال و 5 ماهم بود در تاریخ1367/4/22 آسمانی شدم و به قرب الهی رسیدم😇
💞قسمتی از وصیت نامه ام👇👇
خواهرانم با حجاب و برادرانم با ایثار امام را یاری کنید حال که شما خواهران و برادران شهید هستید و این افتخار نصیبتان شد باید آبروی شهید و شهادت را حفظ کنید من خون خود را عاشقانه فدای اسلام کردم و شما از خون من که خون اسلام است پاسداری کنید💞
💞🌹شهادت با بصیرت روزی همه ی شما عزیزان💞🌹
💞🌹شادی ارواح طیبه ی شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم صلوات عنایت بفرمایید💞🌹
💞🌹التماس دعای فرج💞🌹
💞🌹یا علی✋
معافی💞🌹
