قرارعاشقی باشهدا

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستای خوبم...این وبلاگ ، تحت عنوان "قرارعاشقی"؛
هرشب یه مهمون عزیزی از شهدا داریم که خودشونو براتون معرفی می کنن...در حقیقت هدفمون از قرارعاشقی یعنی اشنایی با شهدا .........
امیدواریم که بهترین استفاده رو ببرید.
در ضمن، کپی با ذکر صلوات می باشد.

یاعلی.

شهید جعفر زوار

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۰۳ ب.ظ

به نام قرار دل های بیقرار

🕗قرار عاشقی

سلام عزیزان 🌹 🌹

همه روزای جمعه میرن مهمونی.ما هم

امروز به یه مهمونی تو آسمونا🌤 دعوت شدیم.

می خوایم بریم خونه ی یکی که پنجره های🖼 دلش به سمت اهل بیت ع بازه و نور خدا تو خونش سوسو میزنه

من که تو خودم توان اینو نمیبینم که از ایشون صحبت کنم.پس بیاین از خودشون بخوایم ما رو مهمون سفره 💐دل با صفاشون کنن.

سلام عزیزای دلم؛😊

اسم من جعفر زوار هستش.

چهارم فروردین سال 38 تو تبریز به دنیا اومدم🌸 (چه خوبه ها آدم تو دوران جشن و شادی نوروز به دنیا بیاد💐🌼)

ولی این خوشحالیم زیاد طول نکشید.😔

از خدا پنهون نیس ازشما چه پنهون چهارده سالم بود که پدرم به سمت آسمون پرکشید و من شدم مرد خونه.🏠

خداییش خیلی سخته  برای یه نوجوون چهارده ساله🍁🍂 که سرپرستی خونواده 👨👨👧👧 رو عهده دار بشه ولی حاجیه خانم (مادرمو میگم) همیشه میگفتن که از همون اولم برا خودم مردی بودم.👤

خلاصه برا کسب روزی حلال تو کارخانه کبریت سازی🏦 تبریز مشغول به کار شدم و بیست سالم بود که قصد کردم به سنت آقا رسول الله🌹🌹 عمل کنم و ازدواج کردم💍💖.ازدواجی که ثمره اش دو تا دسته گل 🌺🌻به اسمای سمیه و مریم بود و من همیشه بهشون افتخار میکنم.

از همون اول جنگ💣🔫 با اینکه تازه ازدواج💍 کرده بودم رفتم تو میدون.

عشق 😇 به امام ره و ناموس و وطن منو میکشید سمت جبه ها و حتی یه درصدم با خودم نمیگفتم که خونوادم تنهان.حالا یه خورده جلوتر ،دوست عزیزم😊 یه خاطره واستون میگه که به این حرف من پی می برید.

 

رفتم جبهه 💣🔫آبادان و شدم معاون گردان امام حسین ع لشگر عاشورا.بعدش فرمانده 👮 سپاه فرودگاه و فرمانده بسیج ادارات و کارخانجات.

جونم واستون بگه که اون روز تو کانال ماهی🐠🐟 (شلمچه) دشمن 😈 هی محاصره رو تنگ تر میکرد ولی من تلاشمو دو چندان کردم و عزممو جزم که کمر دشمنو به زمین بزنم.یه لحظه با خودم فکر کردم و دیدم اینجوری نمیشه.😉😉

چفیه رو دور کمرم بستمو و با صدای بلند از شاه مردان علی ابن ابیطالب ع مدد خواستم ....

 (حاج صادق کمالی دوست گرامی شهید ):

دستشو گرفتم و گفتم کجا جعفر😕؟تو دو تا دخترکوچیک👼 داری.خواهرو مادر پیر داری که بهت نیاز دارن😔.

روشو به آسمون کرد و خندون گفت بچه هام خدا رو دارن که از منم مهربونتره.اهل و عیالمم از اهل و عیال امام حسین ع 🌹🌹🌹بالاتر نیستن

دستشو رها کرد و آرپی جی🔫🔫 رو گذاشت رو دوشش و یا علی مدد

یکی دیگه از دوستای😇 شهید حاج صمد آقا بالازاده میگن: طولی نکشید که پیشونی مبارکش🤕 تیر عشقی که قناسه چی🔫 دشمن زده بود رو بوسه زد.

تو همون حال🤕 بهم میگفت صمد، منو سرپا نگه دار تا بچه ها دلگرم👍 بشن.

چفیه شو دور سرش بستم ولی گریه 😭😭 امونم نمیداد.چشاشو باز کرد و یه چیزی گفت که دلمو کباب کرد😔😭.گفت صمد یه خواهش دارم.خیلی دوست داشتم برم مشهد🕌 ولی قسمت نبود.ازت میخوام که مادرمو به جای من ببری پابوس آقا امام رضا ع.

واینطوری بود که حسرت به دل پرکشیدم🕊🕊

اما امام رضا ع خیلی با صفاتر 💖💝 از این حرفاست.

داداش عزیزم حاج محمد آقا 👨خیلی قشنگ تر تعریف میکنن که چجوری امام رضا ع برام جبران کردن و سنگ تموم گذاشتن.🌷

 

(حاج محمد آقا):

خیلی دنبال پیکر مطهر آقا جعفر تو معراج شهدای اهواز گشتیم ولی انگاری از همونجا به آسمون پرکشیده🕊🕊 بود.

45 روزی گذشت و خبری نشد تا اینکه بهمون خبر دادن که کبوترمون 🕊🌹خودشو قاطی شهدای مشهد کرده بوده و رفته بوده پابوس عشقش امام رضا ع?. تازه بعد از طواف دور ضریح (وقتی حسابی با امامش صفا ✨✨کرده بود) متوجه شده بودن که این شهید مال تبریزه و به ما خبر دادن.

وقتی رفتم بالای سرش توی سردخونه😔 و چشمم به پیشونی مثل لاله شکفته اش 🌷🌷 افتاد ،یاد شوخی هاش با خانمش افتادم که میگفت

این خال پیشونی رو میبینی؟اینجا محل اصابت گلوله اس🔫.منم مثل امام حسین ع🌹🌹 به ملاقات خدا میرم🕋. (الله اکبر)

🌸🌸اینه که میگن **بهشت ✨✨را به بها دهند نه به بهانه**🌸🌸

دوستای گلم ببخشید که تو مهمونی من یه خورده چشاتون بارونی شد.حالا بفرمایید دهنتون رو با شیرینی صلوات شیرین کنید.

🌺🌺هر وقت مسیر دلتون اینطرفا👇👇👇 افتاد،من و رفقای شهیدم با رایحه بهشتی در خدمتتون هستیم🌺🌺

از همتون التماس دعای فرج دارم🙏🙏

راه علی فقط یه بسم الله میخاد و یه یا علی✨✨

اگر مشتی پلاک و استخوان‌اند

 

رموز هستی و جانِ جهان‌اند

 

چو خونی در رگ هستی، روان‌اند

 

چو جان، در جسم این امت نهان‌اند

 

نشان دولت صاحب زمان‌اند(عج)

محمدزاده

  • سرباز گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی